این نقشه فرار از مدرسه در پایان عصر همان روز تکمیل شد. وقتی من و جم در پیاده رو برای دیدن اتیکوس با یکدیگر مسابقه گذاشتیم، سعی نکردم از او جلو بزنم. عادت ما بر این بود که درست لحظه ای که اتیکوس را سر پیچ خیابانی که اداره پست نبش آن بود می دیدیم با همدیگر مسابقه می گذاشتیم. ظاهرا اتیکوس اوقات تلخی ظهرش با مرا فراموش کرده بود؛ از من سوال های خیلی زیادی درباره مدرسه پرسید و جواب های من هم تلگرافی بود و او هم مرا تحت فشار نمی گذاشت.
کالپورنیا احتمالا احساس کرده بود من در مدرسه روز سختی را از سر گذرانده ام، چون به من اجازه داد آشپزی اش را برای شام تماشا کنم. گفت: «چشم هات رو ببند و دهنت رو باز کن، حالا من برات یه سورپرایز دارم.»
زیاد اتفاق نمی افتاد که نان قندی درست کند، می گفت وقت ندارد، ولی چون من و جم آن روز در مدرسه بودیم، می توانست آن را درست کند. خوب می دانست عاشق نان قندی ام؛ گفت: «امروز دلم خیلی براتون تنگ شد. خونه این قدر سوت و کور بود که حدود ساعت دو مجبور شدم رادیو روشن کنم.»
«واسه چی؟ من و جم جز وقت های بارندگی که هیچ وقت خونه نیستیم.»
گفت: «می دونم. ولی همیشه یکی از شما دو نفر فقط به اندازه یک سنگ انداختن از من فاصله دارید. بیشتر وقت من در طول روز صرف این می شه که شماها رو صدا بزنم.» او در حالی که از صندلی آَشپزخانه بلند می شد، گفت: «خب، حالا به گمونم وقت داریم به اندازه یه تابه نون قندی درست کنیم. حالا دیگه برو تا من میز شام رو بچینم.»
کالپورنیا خم شد و مرا بوسید. دور شدم، در حالی که نمی دانستم چرا رفتارش با من این قدر خوب شده بود.
او همیشه درباره من سختگیر بود و حالا که به اشتباه خودش پی برده، متاسف شده بود…
قیمت: ۲۵۸,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۵۰,۰۰۰ تومان
قیمت ویژه: ۲۸۱,۴۰۰ تومان
قیمت: ۴۰۲,۰۰۰ تومان
قیمت ویژه: ۱۶۸,۷۵۰ تومان
قیمت: ۲۲۵,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲۵,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۸۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۱۹,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۲۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۰۰,۰۰۰ تومان
قیمت ویژه: ۱۲۷,۵۰۰ تومان
قیمت: ۱۵۰,۰۰۰ تومان
قیمت ویژه: ۶۲۴,۷۵۰ تومان
قیمت: ۷۳۵,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۶۹,۰۰۰ تومان