خاطرات ارتشبد عباس قره باغی مرداد و بهمن 57 - آخرین وزیر کشور دولت شاهنشاهی در دولت شریف امامی

خاطرات̗ بازیگران عرصه سیاست و حکومت یکی از منابع بررسی های تاریخی است . این خاطرات در واکاوی لایه های زیرین و زوایای پنهان شخصیتی حاکمان و حکومت ها نقشی منحصر به فرد دارد .گرچه در عصرانقلاب ارتباطات و انفجاراطلاعات عرصه سیاست و حکومت مثل دیگر حوزه ها روشن تر و شفاف تر شده است معذالک کتب خاطرات یاستمداران کماکان در خور توجه و عنایت ویژه است.

.... وقتی که وارد ساختمان بنیاد پهلوی شدم ، مستخدمی که در هال منتظر تازه واردین بود مرا مستقیما به دفتر شریف امامی نایب التولیه بنیاد پهلوی هدایت کرد . ایشان در داخل دفتر نزدیک درب ایستاده بود؛ اظهار نمودند به فرمان همایونی تیمسار، وزیر کشور هستید .ساعت 9 صبح در کاخ سعد آباد باشید که با سایر اعضای دولت به حضور اعلیحضرت معرفی شوید .ضمنا اضافه کرد " یک استاندار هم برای مشهد پیدا کنید ، یک امیر بازنشسته ، اگر ته ریشی هم داشته باشد ، خیلی خوب است . پس سوال نمود : نمی توانید اسمش را همین الان به من بگویید .من غرق در تعجب و تحیر بودم از این جریانات و صحنه ای که در جلو چشمم بود .

... در یک لحظه تشدید وخامت اوضاع سیاسی کشور برایم مسلم شد .زیرا به طوری که اطلاع داشتم در گذشته اعلیحضرت چندین بار پیشنهاد مشاغل غیر نظامی مقامات کشوری را در باره من رد کرده و فرموده بودند قره باغی باید در ارتش باشد ، با توجه به تحصیلات و معلومات نظامیش ما خودمان بیش از سایر سازمانها به وجود او احتیاج داریم . حالا خودشان می فرمایند وزیر کشور شوم ، یعنی وضع فوق العاده است و حالت اضطراری است .در این فکرها بودم که آقای شریف امامی سوال خود را تکرار کرد ، جواب دادم کسی در نظرم نیست ، اجازه بدهید قدری بررسی کنم و اسم چند نفر را در کاخ سعد آباد بدهم. ضمن موافقت تاکید نمود که " اگر ته ریشی داشته باشد بهتر است !!...