مروری بر کتاب 

... عارف كه ضرورتاً از جدايی و انفراد و تكثر به رنج است، به بركت عشق و شوريدگی، نيروهای وجود خويشتن را از اغراض گوناگون بر‌می‌گيرد و متوجه معشوقی يگانه می‌سازد. ... بدين شيوه عارف به آستان وحدت‌بخش معشوق بار می‌يابد، جامع و مجموع می‌شود، از تنگنای هستی مفيد می‌رهد و با كل عالم يا جان جهان يگانه می‌گردد. پس من از ميانه برمی‌خيزد و او فعال ما‌ يشاء می‌شود و به زبان ديگر اويی و اوها همه راه زوال می‌سپارند و چيزی جز من ـ منی جهان‌گيرِ ـ نمی‌ماند.

... مرا از يافتن نسيم حب تو و شميم قرب تو، كوه‌سارن در نظر حقير و زمين و آسمان ناچيز آيد. به حقيقت تو سوگند كه دمی از شوريدگی خويش، بهشت را بهشتم، و با آهی از خروشندگی خويش، پی خريد آن نگشتم، و چون پرتويی از آن به دوزخ رسانم، در ميدان مقابله، (دوزخ) افسرده گردد. پس همگان را بيامرز و مرا ميامرز، بر همگان مهربان شو و بر من مشو، زيرا كه من نه برای جان خويش با تو در پيكارم و نه حق آن خويش را از تو طلب‌كارم...

حسین بن منصور حلاج در حدود سال ۲۲۴هجری (۸۵۷م) تولد یافته، تا سال ۳۰۹ هجری (۹۲۲ م) زیسته است. مولدش قریه طور است و آن دهکده ای بود در گوشه شمال شرق شهر بیضاء در هفت فرسنگی شیراز. در بیضاء نفوذ عربیت خیلی مشهود بود.بیضاء لشکرگاهی بوده برسر راه سپاهانی که از بصره به خراسان می رفته اند، و موالی بنی حارث یمانی در آن زندگی داشتند...

نوشتار حاضر شرحی است از زندگی او اندیشه‌های منصور حلاج که در سال 309به دست اربابان خشونت و تزویر و تعصب کشته شد .وی را به سبب تعلیمات بدعت‌آمیز دستگیر کردند و با شقاوت بسیار به قتل رسانیدند . اتهامی که به حلاج وارد ساختند و بیشتر در اذهان مانده این است که در حال جذبه، فریاد " انا الحق" بر می‌آورد...

دکتر عبدالغفور روان فرهادی از نویسندگان افغانستانی است که ترجمه‌ای دیگر از نوشته لویی ماسینییون درباره حلاج، فراهم آورده است .